نشست تخصصی کانون فیلم تاریخ (بن هور)
پنجشنبه، مورخ 29/6/1386 ساعت 10 صبح جلسه هفتمین نشست تخصصی کانون فیلم تاریخ با محوریت فیلم بنهور (Ben Hur) برگزار شد. مهمانان این جلسه، دکتر علی بیگدلی، استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی، و ابوالحسن علوی طباطبایی، مولف و متنقد سینمایی بودند.
درباره فیلم:
کارگردان: ویلیام وایلر
فیلمنامهنویس: کارل تونبرگ بر اساس داستانی از لیو والاس
تهیهکننده: سام زیمبالیست و ویلیام وایلر
زمان فیلم: 212 دقیقه
داستان فیلم بن هور (1959) ، برگرفته از کتابی به همین نام است که توسط لیو والاس در سال 1880 نوشته شده است. (این رمان در سال 1339 در ایران ترجمه شد)
یکبار در سال 1926 توسط فرد نیبلو نسخه صامتی از روی آن ساخته شد. و در 1959 وایلر از روی آن، شاهکار خود را آفرید. ماجرای این فیلم همزمان با ظهور و مصلوب شدن مسیح اتفاق میافتد. اما شخصیت مسیح در حاشیه قرار دارد و قهرمان فیلم، بنهور (با بازی چارلتون هستون) نجیبزادهای یهودی اهل اورشلیم است که مانند دیگر یهودیان، مورد آزار و اذیت نمایندگان امپراطوری رم قرار دارد. مسالا که دوست دوران کودکی وی است، از آنجا که حالا نماینده امپراطوری در اورشلیم شده، از بنهور میخواهد که به همکیشان خود خیانت کند. اما وی نمیپذیرد و همین باعث بوجود آمدن کینهای حلناشدنی بین ایشان میشود. نهیتا پس از دورهای آوارگی در زندگی بنهور، وی به اورشلیم بازگشته و در مسابقه ارابهرانی، مسالا در مقابل او از پای در آمده و زیر دست و پای اسبها جان میسپارد. فیلم با مصلوب شدن مسیح و انسجام دوباره خانواده بنهور که از هم پاشیده شده بود، پایان میپذیرد.
این فیلم نامزد 12 جایزه اسکار شد که 11 عدد آن را از آن خود کرد. همچنانکه از شاهکارهای فراموشنشدنی سینمای دنیا شد. تنها برای فیلمبرداری از سکانس ارابهرانی آن، چیزی حدود شش ماه زمان صرف شد که این بخش، خود دارای کارگردانی جداگانه بود (سر جیو لئونه). برای ساخت این سکانس، چندین نفر جان خود را از دست دادند. ویلیام وایلر که خود یهودیالاصل است، نگاهی کاملا جانبدارانه از همکیشان خود در این فیلم ارائه میدهد. برخلاف تاریخ، در این فیلم این یهودیان نیستند که باعث مرگ مسیح میشوند، بلکه سربازان رمی مقصرند. همچنین آغاز ساخت این فیلم (1952) تنها چهار سال پس از تشکیل دولت اسرائیل است. فیلم نیز بازگشت یهودیان را به موطن پس از دوره طولانی آوارگی نشان میدهد.
پس از پخش فیلم در مکان موزه سینما، ابتدا آقای طباطبایی درباره ویژگیهای این فیلم صحبت کردند. طباطبایی دارای دو کتاب است که در هر دو آنها، به نگاه فیلمسازان یهودی به دین یهود و سایر ادیان پرداخته است. وی ابتدا به ارش هنری و سینمایی فیلم اشاره کرد که بیش از پنج سال ساخت آن به طول انجامید. برای صحنه 11 دقیقه مسابقه ارابهرانی، 6 ماه زمان صرف شد؛ 11 جایزه اسکار را از آن خود کرد؛ بدلکاریهای این فیلم در دانشکدههای سینمایی به عنوان الگو شناخته میشود؛ شهرتش در زمان ساخت به گونهای بود که بسیاری شخصیتهای سیاسی مهم دنیا، سر صحنه فیلمبرداری حاضر میشدند؛ چهارصد خبرنگار اخبارش را تحت پوشش قرار میدادند؛ 50 هزار نفر سیاهی لشکر؛ 100 هزار دست لباس؛ 600 هزار دلار هزینه خرید داستان فیلم؛ 15 میلیون دلار (در آن زمان) هزینه ساخت فیلم؛ و… بخشی از اهمیت فیلم را نشان میدهد. این فیلم باعث جلوگیری از ورشکستگی کمپانی گلدن مایر شد. در آغاز اکران، فیلم 37 میلیون دلار، و نهایتا 80 میلیون فروش داشت. این فیلم در شهرک سینمایی چینه چینای ایتالیا فیلمبرداری شد. طباطبایی در ادامه افزود که در فیلم، ضمن آنکه نگاه بسیار مثبتی به یهودیان دیده میشود، از اعراب و اقوام دیگری که در آن زمان ساکن فلسطین بودهاند، اثری دیده نمیشود. چرا که فلسطین را میخواهد تنها به عنوان مسکن یهودیان نشان دهد. در واقع این فیلم میخواهد برای یهودیان هویتسازی کند.
پس از سخنان وی، دکتر بیگدلی لازم دانست که ابتدا توضیحاتی تاریخی درباره فلسطین، قوم یهود، و چگونگی حضور آنها در فلسطین ارائه دهد. وی سپس توضیح داد که در تمام تاریخ پیش و پس از اسلام، عناصر یهودی در ردههای بالای دربار شاهان و خلفا حضور و نفوذ داشتند. حتی در دربار رمیها هم حضورشان پر رنگ بود. وی توضیح داد که در فلسفه سیاسی، وحدت دینی را مقدمهای بر وحدت سیاسی میدانند. بنابراین رمیها با یهودیان بهتر کنار آمدند تا مسیح که بدعتگذاری میکرد. همین عاملی بود برای مصلوب کردنش. همچنین وی گفت آنچنانکه در فیلم نشان داده شده، همه یهودیان مخالف رمیها نبودند. بلکه بخش عمدهای از ایشان با رمیها کنار میآمدند. در فیلم تحریفات بسیاری وارد شده است. همچنین فیلم از کنار عیسی مسیح و بطور حاشیهای میگذرد.
عبدالله اسفندیاری، مدیر کانون فیلم تاریخ نیز درباره این فیلم گفت: «سکانس ارابهرانی، شاهسکانس این فیلم است. فیلمهایی که بخواهند مورد قبول عامه واقع شوند، باید یک شاهسکانس داشته باشند. این تبدیل به یک مَثَل شده که در هر فیلمی میپرسند: «سکانس ارابهرانیاش کو؟» یعنی سکانس ارابهرانی فیلم بنهور تبدیل شده به نماد شاهسکانس». وی در ادامه درباره شیوه نمایش مسیح در این فیلم توضیح داد که اتفاقا چون وی را نه بطور مستقیم، بلکه از نگاه مردمی که وی را میدیدند، میبینیم، ابهت و شکوه خاصی دارد. نهایتا وی با اشاره به اینکه این فیلم و بسیاری فیلمهای تاریخی مطرح دیگر، برگرفته از رمانهای تاریخی هستند، ابراز تأسف کرد که چرا در ایران ما رمان تاریخی نداریم. رمان تاریخی بخاطر جذابیتش، مخاطبان بیشتری دارد تا خود تاریخ. رمان تاریخی، خود تارخ نیست، بلکه داستانی است که از تاریخ هم گذر کرده است.
هفتمین جلسه کانون فیلم تاریخ پس از پنج ساعت، در ساعت 15 به پایان رسید.
سهشنبه، 3 مهر 1386