نشانهشناسی و تحلیل گفتمان
-
در اکثر نقاط دنیا سعی میشود با اختصاص موزههایی، هم یاد جانباختگان جنگی برای همیشه حفظ شود و هم کاری می کنند تا مردم امروز درک صحیحی از جنگ و اثرات آن بر کشور داشته باشند.در این یادداشت می خواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که موزه های جنگ چگونه می توانند گفتمان هویت جمعی بین اقوام و ملتهای مختلف دنیا ایجاد نمایند؟
13 اکتبر 2015 -
پیشتر، درنوشتهای منتشرشده در ماهنامهی فیلمنگار مردادماه 1393، به تفصیل، به مستند در فاصلهی دو کوچ، ساختهی روبرت صافاریان پرداختهام و قصدم از این نوشته، بازگویی گفتههای پیشین نیست. تصورمیکنم که اثر صافاریان، صرفا به دلیل شناساندن یک شاعر نخبهی هفتادسالهی ارمنی به هممیهنان غیر ارمنیاش، اثری قابل تامل است.
13 اکتبر 2015 -
مقدمه: انسانها در طي تاريخ و در چارچوبهاي فرهنگي مختلف، هميشه سعي كردهاند واقعيتهايي را كه در زندگي با آن روبرو هستند، به نحو معناداري، براي خودشان ساماندهي كنند. در حيات اجتماعي انسانها، در كنار خوشيها و لذتها، يكي از مهمترين و برجستهترين واقعيتهايي كه بخش اعظم زندگي انسانها را تشكيل ميدهد، مسأله رنج است. مفهوم رنج، براي انسانها معاني و مصاديق متعددي دارد. فهم معناي رنجهاي زندگي و يا به عبارت دقيقتر تفسير معناداري از اين رنجها يك لازمه ضروري براي تداوم حيات و معناي آن بوده است.
11 اکتبر 2015 -
1 اوت 1978؛ {شاید قبلاً یادداشت شده باشد} همیشه (دردمندانه) شگفتزده میشوم که توانستهام –عاقبت- با اندوهام زندگی کنم، که یعنی پس قابل تحمل است. ولی – بیشک- به خاطر این است که من میتوانم کمابیش (به عبارتی با این حس که من ترتیب این کار را نمیدهم) آن را بر زبان بیاورم، در قالب کلمات بریزمش. فرهنگ من، ذائقهی نوشتاریِ من، این قدرتِ آپوتروپائیک یا یکپارچه را به من میدهد که: در خود-با زبان مجموع* شوم.
23 سپتامبر 2015 -
مجموعهی عشق و جنگ (1393)، کتاب دیگری از مجموعه شعرهای دیداری افشین شاهرودی است که پایش را جای پای همان کتاب قبلی، «افشینهای شاهرودی» گذاشته است. افشینهای شاهرودی دارای ساختاری منسجم و پیرامتنهایی بود که به بخشی از متن اصلی تبدیل میشدند، درنتیجه کلیت شعرها چیزی بیشتر از مجموع شعرها را شکل میداد. این شگرد در عشق و جنگ نیز تکرار میشود، بهگونهای که فهرست عناوین شعرها، مانند کتاب قبلی اما با دقتی کمتر، خطی روایی را طی میکند و یک فهرستداستانواره را شکل میدهد.
21 سپتامبر 2015 -
پس از دو قرن انتشار، رسانه های مکتوب به طور مشخص رو به افول گذشته اند. رسانه های صمعی ـ بصری به لحاظ محدویت تصاویر، تمایلی به چاپ مباحثات دمکراتیک ندارند و چند رسانه ای ها که متون نوشته، شنیداری، و کنش متقابلی[1]را یک جا ارايه می دهند، توانایی دگرگونی شکل مباحثات را داشته، لیکن به خودی خود، قاربه شکل دادن فضای همگانی نیستند.
16 سپتامبر 2015 -
5 ژوئیه 1978
(Painter II, p.68)1
سوگواری/اندوه
(مرگِ مادر)
پروست از اندوه حرف میزند، نه از سوگواری (یک کلمهی جدیدِ روانکاوانه، که از ریخت میاندازد)
-------------------------------------------------------
1. George D. Painter، مارسل پروست. جلد دوم: بزرگسالی.
16 سپتامبر 2015 -
یه روز یه اتم بود
یه ارتشبد بدی هم بود که همیشه لباس گلابتون دوزی شده می پوشید.
دنیا پر از اتمه
هر چیزی از اتم درست شده
اتم ها خیلی کوچکن،
و وقتی با هم جمع می شن
مولکول درست می کنند
که اونوقت همه چیزا رو درست می کنن.
مامانمون از اتم درست شده
شیر از اتم درست شده.
زنا از اتم درست شدن.
هوا از اتم درست شده.
07 سپتامبر 2015 -
1 مه 1978
فکر اینکه، دانستن اینکه مامان، تا ابد مرده است، کاملاً ("کاملاً"ای که بدون خشونت و بدون اینکه کسی قادر باشد مدتی مدید این فکر را طاقت بیاورد، متصور نیست) مرده است، فکر این است که، حرف به حرف (تحت اللفظی، و توأمان)، من هم تا ابد و کاملاً خواهم مُرد.
02 سپتامبر 2015 -
1 آوریل 1978
در حقیقت، در کنهاش، همیشه این است: که مثلاً من مثل مُردهای بودم.
چه چیزی دارم از دست بدهم حالا که دلیل زندگیام را از دست دادهام- دلیل دلواپس بودنام را برای کسی.
3 آوریل 1978
"من از مرگ مامان رنج میکشم"
27 اوت 2015