انسان شناسی و فرهنگ

باستان شناسی محیطی

در دهه های اخیر باستان شناسی محیطی (Environmental Archeology) اهمیت ویژه ای یافته است.

این در حالی ست که این رشته پیش از این، تنها به گردآوری اشیاء و توجه به مجموعه ای از فنونی نمونه برداری از محیط زیست گذشته اختصاص یافته بود. اما امروز باستان شناسی محیطی از روش و چارچوب نظری مهمی برخوردار شده است. تعریف باستان شناسی محیطی به طور ساده عبارت است از مطالعه ی گذشته ی اقتصادی، سیاسی و رفتار مناسکی انسان از طریق گردآوری و تحلیل بقایای محیطی (برای نمونه استخوان های حیوانات، خاک ها، بقایای گیاهی). شایان ذکر است که بقایای محیطی در آغاز تاریخ باستان شناسی مدرن چندان مطرح نبود. پژوهشگران سده های 18 و 19 در ابتدا بر روی بقایای معماری و اشیاء مرتبط با آن مطالعه می کردند. در طول این دوره هم به طور اتفاقی و هم به شکلی نظام مند اشیاء قیمتی ، آجر ها، و صنایع دستی فرهنگی توسط افراد، موزه ها و دانشگاه ها گردآوری شدند. بنابراین بقایای مانده ی غذاها مثل استخوان های حیوانات و بازمانده ی گیاهان کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته و معمولا از حوزه ی اهمیت طرد می شدند. این رویکرد همچنان ادامه داشت تا آنکه باستان شناس دانمارکی، دانیال برون (Daniel Bruun) نخستین کسی بود که استخوان های حیوانات را در حفاری های خود مورد توجه قرار داد. او بر این باور بود که می توان بر اساس استخوان های حیوانات سطح اقتصادی و رژیم های غذایی افراد را شناسایی کرد. او در این راه از راهنمایی های هرلوف وینگ (Herluf Winge)، رئیس بخش جانور شناسی در موزه ی جانورشناسی سلطنتی در کپنهاگ (Copenhagen) دانمارک نیز بهره ی فراوان برد. کار میان رشته ای وینگ در جانورشناسی و باستان شناسی در ابتدای قرن 20، تاثیر بسیاری بر باستان شناسی محیطی همین سده گذاشت. در اواسط قرن 20، باستان شناسی همچنان به علاقه ی خود به طیف وسیعی از روش ها و نیز گردآوری صنایع دستی و اشیاء و طبقه بندی آنها ادامه و تمایل کمتری به بیرون آمدن از این پوسته نشان می داد. اما با نوشته های باستان شناس انگلیسی گراهام کلارک (Graham Clark) ، باستان شناسی وارد حوزه های اقتصادی و بوم شناختی نظام های فرهنگی گذشته شد. مقاله ی کلارک در تاریخ 1942 و با عنوان “زنبوهای باستانی” (Bees in Antiquity) نوشته شد و این در واقع آغاز رسمی کار او در باستان شناسی محیطی بود. نسل بعدی باستان شناسان محیطی تحت تاثیر شیوه های گراهام کلارک و نظریه های بوم شناختی جولیان استیوارد و لسلی وایت (Julian Steward and Leslie White)بودند. این نسل در دوره ای کار می کردند که نظریه ی بوم شناختی به اوج خود رسیده بود. در دهه های 60 و 70 قرن 20، برنامه های دانشگاهی به رشته های جدید روش های محیطی، از جمله باستان شناسی جانوری(zooarchaeology,) ، پارینه قوم-گیاه شناسی (paleoethnobotany,) و باستان شناسی جغرافیایی (geoarchaeology.) شکل داد. در دهه های 70 و 80، باستان شناسان از تخصص های نوین تری مثل باستان شناسی جانوری و پارینه گیاه شناسی (paleobotany) در مطالعه ی محیط زیست گذشته و مردمی که در آن می زیستند بهره جستند. اما باز هم در این دوره، باستان شناسی محیطی به مثابه مجموعه ای از فنون گوناگون و نه رویکرد نظری منسجم شناخته شده بود. تا آنکه انتقادهای دهه ی 80 و 90 پژوهشگران را به ارزیابی دوباره ی نظریه ها و فنون هم در باستان شناسی و هم انسان شناسی فرهنگی فراخواند. سرانجام نقدهایی که بر روی جبر گرایی نظام های باستان شناسی سنتی انجام شد به رشد و بالندگی باستان شناسی محیطی کمک شایان کرد . بر این اساس دیگر انسان ها بازیگران بی نقش و مایه ای در حوزه های بوم شناختی و اجتماعی نبودند. بلکه برعکس، انسان ها با آفرینش، حفاظت و تغییر عادت های فرهنگی در محیط زیست خود، شرکت کنندگان فعالی محسوب می شدند. محیط طبیعی می تواند به مثابه ثبت حال و گذشته ی تصمیمات گرفته شده ی انسانی (در اقتصاد ها، سیستم های اجتماعی و تصمیمات دیگر) در نظر گرفته شود.
روش در باستان شناسی محیطی
پژوهش های رایج در باستان شناسی محیطی امروزه از گستره ی عظیمی از فنون و تخصص ها در حوزه ی علوم طبیعی استفاده می کند. 3 حوزه ی مهم در این راستا عبارتند از: علوم خاک (Soil science)، دیرین گیاه شناسی (paleobotany,)، و باستان شناسی جانوری (zooarchaeology.). هر یک از این علوم دیدگاه ارزنده ای در خصوص جوامع پیش از تاریخ و تعامل های بوم شناختی شان ارائه می کنند.
بوم شناسی انسانی، گذشته، حال و آینده
تعامل ها میان نظام های اقتصادی سیاسی پیش از تاریخ و محیط طبیعی که بستر ساز این نظام ها بوده اند هنوز هم به طور کامل درک و فهمیده نشده اند. البته در این تردیدی نیست از دهه های اخیر اهمیت پژوهش های بینارشته ای و استفاده از تخصص های گسترده آشکارتر شده است. چراکه به طور فردی، پژوهشگران نمی توانند به تمامی پیچیدگی های تصمیمات انسانی را در رابطه با محیط طبیعی که در آن زندگی می کنند در یابند. در سال های اخیر مسائلی از قبیل گرم شدن زمین و تغییرات اقلیم توجه بیشتری را به خود جلب کرده است و از این رو در ایالات متحده و در اروپا تلاش برای فهم پویایی های انسان/محیط زیست افزایش یافته است. البته برای هر بحثی پیرامون شرایط محیطی / انسانی چه در زمان گذشته و چه در زمان حال ، باید درک خوبی از گذشته داشته باشیم.
منبع:
Encyclopedia of Anthropology, H.James Brix.editor, A SAGE Reference Publication, 2006

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا